تو این مدتی که پروژه رو استارت زدیم به چند فرقه آدم برخورد کردم که از نظر شخصیتی سه دسته شدن برام !
دسته اول مدیرهایی که حرفشون حرف نیست و فقط میخوان خرشون از پل بگذره! ۲۲ بهمن که تموم شد و خط افتتاح شد ، رفت که رفت
دسته دوم جوجه مهندسانی هستن که فقط به فکر اینن که برای خودشون مقام و منصب آینده جور کنن و گیرهای ت.....می بدن
دسته سوم هم مدیرهایی که واقعا کم حرف و پر تجربه هستن!
همیشه تو پروژه ها از دسته سوم حرف شنوی داشتم و ازشون چیزی یاد گرفتم.
دسته اول هم که تکلیفشون معلومه! مدیرای مفت خور دولتی که فقط به فکر پر کردن ساعتن و بازنشستگی!
ولی دسته دوم! امان از این دسته که میخوان تو هر سوراخی سرشون رو بکنن تو فکر این رو هم نمیکنن که نباید با نفر اشتباه سر و کله بزنن!
همیشه همین وضعیت هست ، همیشه یک سری آدم به پستت میخورن که توهم خود بزرگ بینی دارن! کسایی که از روی ضعفشون حرفهای بیخود میزنن و تو رو تو یک چالش میندازن که باید دست و پا بزنی تا از منجلابی که برات ردیف کردن بیای بیرون!
شما برنامتون برای این تیپ افراد چیه؟ برخودتون باهاشون چجوریه؟ چه میکنید وقتی یکی براتون منجلاب درست میکنه؟؟
برچسب : نویسنده : enax بازدید : 21